شب جمعه...
شب جمعه و تعطیلی و بساط گناه باز...
شب زنده داری های پر گناه...
بساط شوخی و خنده براه....
اه اقا...
دردم از اینه که شب جمعه قراره تو تو کعبه باشی ولی تو خیابونا با چشمانی تر پرسه میزنی....
با دلی اتش گرفته ناله میکنی...
کسی سعادت گوش دادن صدات و نداره...کسی ارادت شنیدن بوی تورو نداره...وغافلانه گناه...گناه....بازهم گناه میکنه....
شبای جمعه مجبوری از درد بری اشک خونتو برای جدت حسین بریزی....برای مادر بی حرمت زهرا(س)....
خاک برسرم که شیعه ام و تورو درک نکردم و فقط گفتم...غلام اقام....